حجاب، "مسئله زن" و "ماهیت ضد زن" جمهوری اسلامی
Update: 2025-12-04
Description
نه تورم بالای ۴۰ درصد، نه تشنگی خاک و زمین، نه سمی که مردم هرروز آن را نفس میکشند، نه خشک شدن دریاچهها، بلکه تنها و تنها "بدن زن" مسئله اصلی جمهوری اسلامی است. چرا بدن زن تا این حد برای حاکمان ایران اهمیت دارد؟از تشکیل جلسه سری برای حجاب تا خط و نشان کشیدن رهبر و رییس قوه قضاییه برای زنان، همه نشانههایی است دال بر این که مسئله حجاب همچنان و کماکان و مطابق معمول مسئله اول جمهوری اسلامی است. فرق زیادی نمیکند که محمد خاتمی رییس جمهور باشد یا ابراهیم رییسی یا مسعود پزشکیان، مسئله اصلی جمهوری اسلامی نه مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و نه فقر و بیکاری، بلکه بدن زن است.
به یمن فمینیستیترین جنبش تا کنونی قرن حاضر و به قیمت خونهای ریختهشده بر سنگفرش خیابانهای ایران، اینک زنان تا حدی، فقط تا حدی و تنها در شهرهای بزرگ آنگونه که میخواهند در عرصه عمومی ظاهر میشوند اما ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی همچنان در کتاب قوانین جمهوری اسلامی پابرجاست و علاوه بر آن لایحه حجاب و عفاف نیز مانند شمشمیر داموکلس بالای سر زنان است.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
علاوه بر اینها رییس قوه قضاییه نیز دستورالعملی چهار مادهای ابلاغ کرده که به گفته او بر اساس آن "دستگاههای اطلاعاتی به شناسایی جریانات سازمانیافته مروّج بیعفتی و بیحجابی و معرفی آنها به دستگاه قضایی مبادرت ورزند و فراجا نیز وفق تکلیف قانونی خود با جرم مشهود در حوزه بیعفتی و بیحجابی در انظار عمومی، برخورد کند."
محسنی اژهای روز پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۴ درباره نحوه پوشش زنان تاکید کرد که "این وضعیت نباید تداوم داشته باشد".
نسرین ستوده، وکیل، حقوقدان و فعال حقوق زنان میگوید "جرمانگاری" برای همه شهروندان رویه همه حکومتهای استبدادی است. او که همسرش به دلیل مقابله با حجاب اجباری در زندان است و خودش به دلیل تن ندادن به حجاب اجباری از دیدار همسرش محروم شده، به دویچهوله میگوید: «این روش همه حکومتهای استبدادی است که اصولا دایره وسیعی از شهروندان را در خط قرمز مجرمین قرار میدهند به نحوی که هرکدام از آنها حتی وقتی در زندان هم نیستند به نحوی مرتکب جرم میشوند. این زمانی اتفاق میافتد که رفتارهای عادی انسانها را که در زندگی روزمره اتفاق میافتد جرم انگاری میکنند و به این ترتیب بخش وسیعی از جامعه در طبقه مجرمین قرار میگیرند.»
اما پرسش اینجاست که وقتی کشوری با بحرانهای بسیار روبروست، وقتی تازه از یک جنگ ۱۲ روزه که در آن بسیاری از فرماندهان ارشد خود را از دست داده، بیرون آمده، زمانی که سقوط ارزش پول ملی بیش از همیشه سرعت گرفته، وقتی فقر و فساد و بیکاری به روزمره تبدیل شده، چرا همچنان مسئله اصلی حکمرانان حجاب زنان است؟
بحرانهایی که حکومت آن را نمیبیند
مهدیه گلرو، فعال برابریخواه در پاسخ به این پرسش دویچهوله میگوید، این بحرانها "زاویه دید ماست و نه حکومت." به عقیده او رهبری جمهوری اسلامی اصولا قائل به بحران نیست و از نظر علی خامنهای "جمهوری اسلامی در قله قرار دارد". او میگوید: «از نگاه خامنهای اینطور است که جمهوری اسلامی توانسته یک جنگی را به بهترین شکل مدیریت کند و در آن پیروز شده، اسرائیل را تا حد زیادی توانسته نابود کند، قدرت اول منطقه است، نزدیک رسیدن به قله است، خوب حالا در این وضعیت باید دوباره برگردد به ویترین حکومت اسلامی.»
و این "ویترین" همان حجاب زنان است که در دو سه سال اخیر تا حدی تخریب شده و حالا جمهوری اسلامی میخواهد دوباره آن را بسازد.
بیشتر بخوانید: راهاندازی دوباره ونهای ارشاد بر روی خونهای ریختهشده در خیابان
به نظر مهدیه گلرو، بازسازی این ویترین بیش از هرچیز برای طرفداران داخلی جمهوری اسلامی اهمیت دارد: «همه هم و غم جمهوری اسلامی در تمام این سالها این بوده که بسیج نیرویی را برای خودش نگه دارد و یک حداقلی که طرفدارانش هستند در راهپیماییهای مختلف و در سخنرانیهای آقای خامنهای حضور داشته باشند و این همیشه برای جمهوری اسلامی نیروی خیلی مهمی بوده و میخواهد آن را حفظ کند. با توجه به مسائلی که پیش آمده و به خاطر مقاومت اجتماعی و مدنی جامعه و زنان به نظر میآمد که دارد عقب نشینی صورت میگیرد، الان با پایان جنگ و فضای نسبتا آرام جامعه فرصتی هست که میتواند این عقبنشینی را جبران کند.»
"سرکوب زنان" نقطه اشتراک گروههای داخل حکومت
نسرین ستوده از منظر دیگری به این پرسش پاسخ میدهد. به نظر او موضوع زنان و سرکوب آنها مسئلهای است که همه نیروهای داخل حاکمیت بر آن اتفاق نظر دارند. او میگوید: «موضوع زنان نقطه اتحاد همه گروههای داخل حکومت است و البته موضوعی است که حکومت فکر میکند از طریق آن میتواند اقتدارش را تثبیت کند.»
این حقوقدان میگوید حکومت اسلامی ایران در نیم قرن گذشته نشان داده که هر زمان در شرایط سخت قرار میگیرد شروع به اقتدارنمایی میکند: «معمولا در زمانهایی که حکومت در شرایط سختی قرار میگیرد و از داخل و خارج مشکلات ریز و درشت حل نشدنی برایش پیش میآید، برای نشان دادن اقتدارش به سراغ موضوعاتی میرود که فکر میکند از پس آنها بر میآید مثل اینکه بعد از جنگ ۱۲ روزه سراغ اهالی افغانستان رفت. به همین ترتیب در طی نیم قرن گذشته با توجه به اینکه سرکوب زنان در مرکز همه موضوعات حکومت قرار داشت و همه گروهها در داخل حکومت نسبت به سرکوب زنان اتفاق نظر دارند، الان هم برای نشان دادن اقتدار پوشالیاش سعی میکند دوباره به موضوع زنان برگردد.»
"ذات جمهوری اسلامی ضد زن است"
پس از پیروزی انقلاب اسلامی اولین قانونی که به طور غیررسمی ابلاغ شد مربوط به زنان بود و بعد، لغو قانون نسبتا مترقی حمایت از خانواده. روحالله خمینی هنوز دولت تشکیل نداده بود که فرمان حجاب را صادر کرد. حالا با گذشت ۴۵ سال از صدور آن فرمان و بهرغم ریختن خونهای بسیار بر سر آن و بروز ناآرامی و اعتراضات گسترده، حکومت اسلامی همچنان بر این مسئله پافشاری میکند.
چرا مسئله "زن" برای حکام جمهوری اسلامی اینقدر اهمیت دارد؟
مهدیه گلرو میگوید: «من شخصاً باورم این است که هسته وجودی جمهوری اسلامی به واسطه ایدئولوژی اسلامی، ضد زن است. زاویه ورود من این است که اساسا هویت و شکلگیری جمهوری اسلامی بر اساس چند ارزش مرکزی و نمادین بود که یکی از آنها ضدزن بودن این ایدئولوژی است. ضد زن به معنای ضد هویت مستقل، ضد استقلال، ضد بدن زن، انتخاب زن و...»
به عقیده او دلیل صدور فرمان خمینی درباره حجاب پیش از صدور هر دستور و فرمان دیگری هم همین مسئله بوده است و این تا به امروز نیز ادامه دارد.
بیشتر بخوانید: حجاب اجباری؛ روشهای جدید حکومت برای سرکوب زنان با چراغ خاموش
گلرو میافزاید: «به همین خاطر فکر میکنم تا روزی که جمهوری اسلامی هست به همین نحو ادامه خواهد داشت. هر چقدر که مبارزه و مقاومت مدنی هم ادامه پیدا کند فرقی نمیکند، جایی میرود سراغ مسئله مهریه، جایی در شرایط ازدواج، حق کار زنان، حق تحصیل همه اینها میتواند در همین فضا دیده بشود که هویت جمهوری اسلامی در تضاد با آزادی زنان تعریف شده است.»
به همین دلیل او کسانی را که موضوع حجاب را با موضوع ماهواره و ویدئو مقایسه میکنند و میگویند همانطور که حکومت اسلامی در مورد ماهواره و ویدیو کوتاه آمد، در مورد حجاب زنان هم کوتاه میآید مورد نقد قرار داده و میگوید: «این که موضوعی مثل ضد زن بودن ساختاری جمهوری اسلامی و مسئله زن به عنوان یک انسان و شهروند را با یک سری ابزارهایی مثل ماهواره و ویدئو مقایسه میکنند، نشان میدهد که چقدر این تحلیلها غلط است و من شخصا بیشتر کسانی که دیدم این مقایسه را انجام میدهند، آقایان بودند. به نظر من به دلیل ماهیت ضد زن جمهوری اسلامی، هیچوقت اتفاقی که برای آن ابزارها افتاد برای زنان و قانون حجاب نخواهد افتاد.»
فتح "سنگر به سنگر"
اما آیا این بدان معناست که زنان تا زمانی که حکومت اسلامی در قدرت است پیروز نخواهند شد؟ آیا چهره به شدت تغییرکرده خیابانهای ایران نشانه پیروزی زنان نیست؟ آیا واقعا تا زمانی که قانون حجاب لغو نشده، نمیتوان از پیروزی زنان حرف زد؟
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
مهدیه گلرو میگوید: «من پیروزی را در یک اتفاق نهایی مدینه فاضله نمیبینم. جنبش زنان و جنبشهای فمینیستی از موج اول، از ۲۰۰ سال قبل تا الان همینطور دارند پیروزی به دست میآورند. وقتی مثلا زنان ۱۲۰ سال پیش در فلان کشور حق رای را به دست آوردند نمیتوانیم بگوییم این پیروزی محسوب نمیشود چون هنوز ارثیه برابر نداشتند یا چون حق انتخاب شدن در سمتهای سیاسی را نداشتند.»
این فعال حقوق زنان از "فتح سنگر به سنگر" میگوید: «در جنبشهای مدنی و به طور خاص در مورد جنبش زنان این پیروزیها همه فتح سنگر به سنگر نابرابریهای جنسیتی هست. اگر بخواهیم امروز را با آنچه که در دهه ۶۰ بر سر زنان ایران میآمده مقایسه کنیم، میبینیم که زنان با مبارزاتشان پیروزیهای بسیار چشمگیری را به دست آوردند. در فمینیستیترین کشورهای جهان همچنان جنبشهای فمینیستی و جنبش زنان وجود دارد و زنان همچنان تلاش میکنند پیروزیهای بیشتری به دست آورند. به همین خاطر به نظر من زنان ایرانی پیروزیهای بسیاری را به دست آوردهاند.»
این روزها خیابانهای ایران صحنه زورآزمایی زنانی است که با بدنشان به مقابله با حکومتی رفتهاند که همه چیز را در دست دارد، از قدرت و اسلحه تا ابزار اعمال زور و فشار. اما تاریخ نشان داده که پیروز این نبرد نابرابر الزاما آن کسی نیست که در قدرت است.

به یمن فمینیستیترین جنبش تا کنونی قرن حاضر و به قیمت خونهای ریختهشده بر سنگفرش خیابانهای ایران، اینک زنان تا حدی، فقط تا حدی و تنها در شهرهای بزرگ آنگونه که میخواهند در عرصه عمومی ظاهر میشوند اما ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی همچنان در کتاب قوانین جمهوری اسلامی پابرجاست و علاوه بر آن لایحه حجاب و عفاف نیز مانند شمشمیر داموکلس بالای سر زنان است.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
علاوه بر اینها رییس قوه قضاییه نیز دستورالعملی چهار مادهای ابلاغ کرده که به گفته او بر اساس آن "دستگاههای اطلاعاتی به شناسایی جریانات سازمانیافته مروّج بیعفتی و بیحجابی و معرفی آنها به دستگاه قضایی مبادرت ورزند و فراجا نیز وفق تکلیف قانونی خود با جرم مشهود در حوزه بیعفتی و بیحجابی در انظار عمومی، برخورد کند."
محسنی اژهای روز پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۴ درباره نحوه پوشش زنان تاکید کرد که "این وضعیت نباید تداوم داشته باشد".
نسرین ستوده، وکیل، حقوقدان و فعال حقوق زنان میگوید "جرمانگاری" برای همه شهروندان رویه همه حکومتهای استبدادی است. او که همسرش به دلیل مقابله با حجاب اجباری در زندان است و خودش به دلیل تن ندادن به حجاب اجباری از دیدار همسرش محروم شده، به دویچهوله میگوید: «این روش همه حکومتهای استبدادی است که اصولا دایره وسیعی از شهروندان را در خط قرمز مجرمین قرار میدهند به نحوی که هرکدام از آنها حتی وقتی در زندان هم نیستند به نحوی مرتکب جرم میشوند. این زمانی اتفاق میافتد که رفتارهای عادی انسانها را که در زندگی روزمره اتفاق میافتد جرم انگاری میکنند و به این ترتیب بخش وسیعی از جامعه در طبقه مجرمین قرار میگیرند.»
اما پرسش اینجاست که وقتی کشوری با بحرانهای بسیار روبروست، وقتی تازه از یک جنگ ۱۲ روزه که در آن بسیاری از فرماندهان ارشد خود را از دست داده، بیرون آمده، زمانی که سقوط ارزش پول ملی بیش از همیشه سرعت گرفته، وقتی فقر و فساد و بیکاری به روزمره تبدیل شده، چرا همچنان مسئله اصلی حکمرانان حجاب زنان است؟
بحرانهایی که حکومت آن را نمیبیند
مهدیه گلرو، فعال برابریخواه در پاسخ به این پرسش دویچهوله میگوید، این بحرانها "زاویه دید ماست و نه حکومت." به عقیده او رهبری جمهوری اسلامی اصولا قائل به بحران نیست و از نظر علی خامنهای "جمهوری اسلامی در قله قرار دارد". او میگوید: «از نگاه خامنهای اینطور است که جمهوری اسلامی توانسته یک جنگی را به بهترین شکل مدیریت کند و در آن پیروز شده، اسرائیل را تا حد زیادی توانسته نابود کند، قدرت اول منطقه است، نزدیک رسیدن به قله است، خوب حالا در این وضعیت باید دوباره برگردد به ویترین حکومت اسلامی.»
و این "ویترین" همان حجاب زنان است که در دو سه سال اخیر تا حدی تخریب شده و حالا جمهوری اسلامی میخواهد دوباره آن را بسازد.
بیشتر بخوانید: راهاندازی دوباره ونهای ارشاد بر روی خونهای ریختهشده در خیابان
به نظر مهدیه گلرو، بازسازی این ویترین بیش از هرچیز برای طرفداران داخلی جمهوری اسلامی اهمیت دارد: «همه هم و غم جمهوری اسلامی در تمام این سالها این بوده که بسیج نیرویی را برای خودش نگه دارد و یک حداقلی که طرفدارانش هستند در راهپیماییهای مختلف و در سخنرانیهای آقای خامنهای حضور داشته باشند و این همیشه برای جمهوری اسلامی نیروی خیلی مهمی بوده و میخواهد آن را حفظ کند. با توجه به مسائلی که پیش آمده و به خاطر مقاومت اجتماعی و مدنی جامعه و زنان به نظر میآمد که دارد عقب نشینی صورت میگیرد، الان با پایان جنگ و فضای نسبتا آرام جامعه فرصتی هست که میتواند این عقبنشینی را جبران کند.»
"سرکوب زنان" نقطه اشتراک گروههای داخل حکومت
نسرین ستوده از منظر دیگری به این پرسش پاسخ میدهد. به نظر او موضوع زنان و سرکوب آنها مسئلهای است که همه نیروهای داخل حاکمیت بر آن اتفاق نظر دارند. او میگوید: «موضوع زنان نقطه اتحاد همه گروههای داخل حکومت است و البته موضوعی است که حکومت فکر میکند از طریق آن میتواند اقتدارش را تثبیت کند.»
این حقوقدان میگوید حکومت اسلامی ایران در نیم قرن گذشته نشان داده که هر زمان در شرایط سخت قرار میگیرد شروع به اقتدارنمایی میکند: «معمولا در زمانهایی که حکومت در شرایط سختی قرار میگیرد و از داخل و خارج مشکلات ریز و درشت حل نشدنی برایش پیش میآید، برای نشان دادن اقتدارش به سراغ موضوعاتی میرود که فکر میکند از پس آنها بر میآید مثل اینکه بعد از جنگ ۱۲ روزه سراغ اهالی افغانستان رفت. به همین ترتیب در طی نیم قرن گذشته با توجه به اینکه سرکوب زنان در مرکز همه موضوعات حکومت قرار داشت و همه گروهها در داخل حکومت نسبت به سرکوب زنان اتفاق نظر دارند، الان هم برای نشان دادن اقتدار پوشالیاش سعی میکند دوباره به موضوع زنان برگردد.»
"ذات جمهوری اسلامی ضد زن است"
پس از پیروزی انقلاب اسلامی اولین قانونی که به طور غیررسمی ابلاغ شد مربوط به زنان بود و بعد، لغو قانون نسبتا مترقی حمایت از خانواده. روحالله خمینی هنوز دولت تشکیل نداده بود که فرمان حجاب را صادر کرد. حالا با گذشت ۴۵ سال از صدور آن فرمان و بهرغم ریختن خونهای بسیار بر سر آن و بروز ناآرامی و اعتراضات گسترده، حکومت اسلامی همچنان بر این مسئله پافشاری میکند.
چرا مسئله "زن" برای حکام جمهوری اسلامی اینقدر اهمیت دارد؟
مهدیه گلرو میگوید: «من شخصاً باورم این است که هسته وجودی جمهوری اسلامی به واسطه ایدئولوژی اسلامی، ضد زن است. زاویه ورود من این است که اساسا هویت و شکلگیری جمهوری اسلامی بر اساس چند ارزش مرکزی و نمادین بود که یکی از آنها ضدزن بودن این ایدئولوژی است. ضد زن به معنای ضد هویت مستقل، ضد استقلال، ضد بدن زن، انتخاب زن و...»
به عقیده او دلیل صدور فرمان خمینی درباره حجاب پیش از صدور هر دستور و فرمان دیگری هم همین مسئله بوده است و این تا به امروز نیز ادامه دارد.
بیشتر بخوانید: حجاب اجباری؛ روشهای جدید حکومت برای سرکوب زنان با چراغ خاموش
گلرو میافزاید: «به همین خاطر فکر میکنم تا روزی که جمهوری اسلامی هست به همین نحو ادامه خواهد داشت. هر چقدر که مبارزه و مقاومت مدنی هم ادامه پیدا کند فرقی نمیکند، جایی میرود سراغ مسئله مهریه، جایی در شرایط ازدواج، حق کار زنان، حق تحصیل همه اینها میتواند در همین فضا دیده بشود که هویت جمهوری اسلامی در تضاد با آزادی زنان تعریف شده است.»
به همین دلیل او کسانی را که موضوع حجاب را با موضوع ماهواره و ویدئو مقایسه میکنند و میگویند همانطور که حکومت اسلامی در مورد ماهواره و ویدیو کوتاه آمد، در مورد حجاب زنان هم کوتاه میآید مورد نقد قرار داده و میگوید: «این که موضوعی مثل ضد زن بودن ساختاری جمهوری اسلامی و مسئله زن به عنوان یک انسان و شهروند را با یک سری ابزارهایی مثل ماهواره و ویدئو مقایسه میکنند، نشان میدهد که چقدر این تحلیلها غلط است و من شخصا بیشتر کسانی که دیدم این مقایسه را انجام میدهند، آقایان بودند. به نظر من به دلیل ماهیت ضد زن جمهوری اسلامی، هیچوقت اتفاقی که برای آن ابزارها افتاد برای زنان و قانون حجاب نخواهد افتاد.»
فتح "سنگر به سنگر"
اما آیا این بدان معناست که زنان تا زمانی که حکومت اسلامی در قدرت است پیروز نخواهند شد؟ آیا چهره به شدت تغییرکرده خیابانهای ایران نشانه پیروزی زنان نیست؟ آیا واقعا تا زمانی که قانون حجاب لغو نشده، نمیتوان از پیروزی زنان حرف زد؟
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
مهدیه گلرو میگوید: «من پیروزی را در یک اتفاق نهایی مدینه فاضله نمیبینم. جنبش زنان و جنبشهای فمینیستی از موج اول، از ۲۰۰ سال قبل تا الان همینطور دارند پیروزی به دست میآورند. وقتی مثلا زنان ۱۲۰ سال پیش در فلان کشور حق رای را به دست آوردند نمیتوانیم بگوییم این پیروزی محسوب نمیشود چون هنوز ارثیه برابر نداشتند یا چون حق انتخاب شدن در سمتهای سیاسی را نداشتند.»
این فعال حقوق زنان از "فتح سنگر به سنگر" میگوید: «در جنبشهای مدنی و به طور خاص در مورد جنبش زنان این پیروزیها همه فتح سنگر به سنگر نابرابریهای جنسیتی هست. اگر بخواهیم امروز را با آنچه که در دهه ۶۰ بر سر زنان ایران میآمده مقایسه کنیم، میبینیم که زنان با مبارزاتشان پیروزیهای بسیار چشمگیری را به دست آوردند. در فمینیستیترین کشورهای جهان همچنان جنبشهای فمینیستی و جنبش زنان وجود دارد و زنان همچنان تلاش میکنند پیروزیهای بیشتری به دست آورند. به همین خاطر به نظر من زنان ایرانی پیروزیهای بسیاری را به دست آوردهاند.»
این روزها خیابانهای ایران صحنه زورآزمایی زنانی است که با بدنشان به مقابله با حکومتی رفتهاند که همه چیز را در دست دارد، از قدرت و اسلحه تا ابزار اعمال زور و فشار. اما تاریخ نشان داده که پیروز این نبرد نابرابر الزاما آن کسی نیست که در قدرت است.
Comments
In Channel




